خطاب به ...
نظر به اینکه در فرآیند زیستنِ بشر آنچه به زندگی معنا بخشیده، اشتغال است و داشتن شغل علاوه بر رفع نیازها و پرنمودن اوقات، بهدور ماندن از بزه و جرم، احراز یک هویت برای فرد و تعلق به گروههای اجتماعی بهشمار میآید؛ که از طریق آن نهایتاً با استمرار آن به خودشکوفایی میرسد و میتواند به فردی خلاق، مبتکر و کارآمد تبدیل گردد که آثار شغلیاش فراگیر شده و خدمات و کیفیات کارش سبب بهرهوری جامعه میشود. اما در عصر حاضر بیکاری و عدم امنیت شغلی بهعنوان مؤلفههای فقر و نابسامانیهای اجتماعی قلمداد میشود؛ از این منظر بود که بر آن شدم از این طریق پیرامون این موضوعِ سرمایههای انسانی جوان چند سطری بنویسم:
1- موالید در دهه اول بعد از انقلاب اسلامی مسائلی را بهدنبال داشته است که هنوز ادامه دارد و تا زمانی که این نسل ادامه حیات میدهند نیازهای خاص خود را میطلبند. این انبوه موالید در کودکی بیشتر نیازهای بهداشتی و تغذیه مناسب نیاز دارد بعد از آن نیازهای آموزشی در اولویت قرار میگیرد که بههمین علت در ابتدا مدارس ابتدایی و بعد مدارس راهنمایی و متوسطه گنجایش این همه موالید را نداشت.
مسئله کنونی این افراد تحصیلات عالی، اشتغال، ازدواج و در آینده مسکن و افزایش مجدد موالید (زنانیکه هماکنون وارد دوران باروری می شوند بیش از 3 برابر زنانی است که از دوران باروری خارج میشوند این افزایش باعث می شود در دهه 80 شاهد افزایش مجدد موالید باشیم که اثر آن در موالید سال 1380 دیده شده است) میباشد.
بالاخره تا این نسل به سن سالخوردگی برسند (که باز هم افزایش نسبت سالمندان مسائل مربوط به خود را دارد) این مشکلات ادامه دارد. البته روش مناسب استفاده بهینه از این نیروی بالقوه است. در حال حاضر جمعیت کشور بسیار جوان است و افرادی که در سن فعالیت قرار میگیرند در حال افزایش است. درصورتیکه بتوان با به حداکثر رساندن ظرفیت تولید و استفاده از تمام منابع داخلی و خارجی بهره بیشتر برد ضمن کاهش میزان بیکاری میتوان رشد اقتصادی و صادرات را هم فعال کرد.
2- اشتغال و بیکاری نیروی انسانی یکی از مهمترین مسائل جوامع انسانی معاصر است که در کشورهای در حال توسعه با توجه به عدم توازن ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آنها نقش و سهم قابل توجهی را در میزان استمرار فرآیند توسعه بر عهده دارد. بیکاری یا عدم اشتغال نیروی انسانی آثار زیانبار مختلف و متنوع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی را در پی دارد. در سال های اخیر، ایران با رشد روزافزون نیروی انسانی مواجه بوده است اما اشتغالزایی با آن متناسب نبوده است.
یک راهحل: گسترش فعالیتهای اقتصادی همراه با آموزش نیروهای فعال جامعه در جهت آن فعالیتها، بهگونهای که عملاً شرایط جذب آنها فراهم گردد. این موضوع مستلزم آن است که ضمن در اختیار داشتن یک سری استراتژیهای بخش مشخص و همسو کلیه نهادها و دستگاهها بهصورت هماهنگ عمل کنند.
3- به گواهی آمار یکی از وقایعی که بیش از 99% از جمعیت کشور در دوران زندگی خود حداقل یکبار تجربه نمودهاند ازدواج می باشد. ازدواج بهعنوان بنیان خانواده و مقدمه تولید نسل با تأکیداتی که اسلام داشته است در کشور ما جایگاه بسیار مهمی را دارا است. اقدام به ازدواج و تشکیل خانواده با سایر ویژگیهای آن باعث سلامت جامعه میشود.
4- سن ازداواج با وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ارتباط دارد. از چند دهه گذشته به غیر از دهه اول بعد از انقلاب سن ازدواج در حال افزایش است. در سال 1355 متوسط سن ازدواج برای مردان حدود 24سال بوده که در سال 1375 به حدود 26سال در سال 1383 به 27سال رسیده است. متوسط سن ازدواج در زنان کمتر از مردان است اما اختلاف آن در حال کاهش است در سال 1345متوسط سن ازدواج مردان حدود 7سال بیشتر از زنان بوده است در سال 1365 این اختلاف به 4سال و در سال 1383 به حدود 3سال کاهش پیدا کرده است. متوسط سن ازدواج برای زنان هم در سال 1355 حدود 19.7سال بوده که در سال 1375 به حدود 22.4سال و در سال 1383 به 24سال رسیده است. (سال 1388؟!)
